او می آید...

اللهم عجل الولیک الفرج

او می آید...

اللهم عجل الولیک الفرج

بایگانی
آخرین مطالب

حجاب و شهدا

جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ب.ظ
از خودت شروع کن
من و شهیدان رجایی و باهنر،مسئولیت کمیته فرهنگی یکی از احزاب را بر عهده گذاشتیم. قرار شد افراد جدیدی را نیز شناسایی کرده و برای همکاری به این کمیته دعوت کنیم .
دوستان فردی معروفی را پیشنهاد دادند اما شهید رجایی با او مخالفت کرد.
می گفت:«کسی که همسرش حجاب مناسبی ندارد، چگونه می تواند در برنامه ریزی فرهنگی دخالت موثر داشته باشد؟!»          به روایت از جلال الدین فارسی، نرم افزار دولت عشق،خاطرات
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
استاد حجاب!
در جایی که بی حجاب ها بودند تدریس نمی کرد. آنهایی هم که حجاب مناسبی نداشتند، حساب کار دستشان آمده بود؛ به احترام استاد هم که شده می رفتند ته کلاس پشت سر بقیه می نشستند تا حرف های ایشان را بشنوند.
پدر تعصب نداشت ؛ اما اجازه بی بند و باری را هم نمی داد.
یادمان شهید مطهری، ص 56، از زبان فرزند شهید دکتر مجتبی مطهری، فروردین و اردیبهشت 85
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
فروشی نیست!
دختر یه آدم طاغوتی بود. یک روز آمد در مغازه. یادم نیست چه می خواست؛ ولی می دانم محمود چیزی به او نفروخت. دختر عصبانی شد، تهدید هم کرد حتی!
شب با پدرش آمد در خانه مان. نه گذاشت نه برداشت، محکم زد توی گدش محمود!
محمود می خواست جوابش را بدهد ، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم ، برو بیایی دارد. هر جور بودقضیه را قیصله داد.
دختره،دو سه دیگر هم آمد در مغازه. محمود چیزی به او نفروخت که نفروخت؛ می گفت:«ما به شما بی حجاب ها چیزی نمی فروشیم.»
ساکنان ملک اعظم 1 منزل شهید کاوه ص 4
  • زینب بهرامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی